جلسه ۱ : النجاسات اثنتا عشرة
الاول و الثانی البول و الغائط من الحیوان الذی لایوکل لَحمُه اعم از اینکه حیوان ، طاهر العین است ولکن غیر ماکول اللحم است. دو شرط دارد ۱- غیر ماکول اللحم صاحب نفس سائله باشد . مراد از نفس سائله ، عروقی در حیوان باشد که دم در حیوان جمع می شود به حیث اینکه اگر بعضی از عروق قطع شود خون به دفع بیرون بزند . به خلاف بعضی حیوانات و حشرات که اصلاً دم ندارند یا دم دارند ولی اگر جَرحی به حیوان وارد شود دم ترشح می کند و نمی پَرَد . مثل ماهی
۲- از طیور نباشد .
با این دو شرط . دیگر فرقی نمی کند که حیوان بحری باشد یا بَرّی ، صغیر باشد یا کبیر ، درهر صورت بول و عائط آنها نجس است .
با بیان نکردن نفس سائله معلوم می شود که ذکر حیوان بحری درست نیست چون از حیوان بحری سراغ نداریم که نفس سائله داشته باشد. همه آنها اقسام سمک هستند و دَم رشحی دارند.
اما بعضی ها گفتند تمساح، نفس سائله دارد اما الله اعلم . ظاهراً دم رشحی دارد.
پس در تعمیم عبارت (برّیاً او بحرّیاً) تامّل است.
مرحوم تبریزی می فرمایند: لایُعرف الخلافُ فی ان البول و الغائط مما لایوکل لحمه نجس هستند.
محقق در معتبر و علامه در منتهی ادعاءاجماع کردند. بلکه متفق علیه عند العلماء است و اختصاص به شیعه ندارد الّا شذوذ من العامّه که در قید ماکول اللحم در بعضی موارد تامل کردند.
بعضی از ضروریات شمردند. حال اگر از ضروریات فقه باشد قبول داریم اما از ضروریات دین باشد نمی انیم .
البته نجاسات بول و غائط انسان از ضروریات دین است اما مطلق غیر ماکول اللحم چطور؟
کیف کان : باز نیاز به استدلال به روایات داریم چون احتمال می دهیم این ضرورت، ناشی از روایات بوده باشد اصلی مدلول اولی این روایات می گویند که بول و غائط قَذِر است منتهی بول و غائط انسان متیقن است فعالاً بحث ما در بول و غائط انسان است و سائر حیوانات غیر ماکول اللحم را بعداً مطرح می کنیم .
مفاد اوّلی روایات می گوید که بول و غائط انسان نجس است و ارشادی نیست تا از ارشاد،آنرا کشف کنیم
روایات: ۱- صحیحه داود بن فرقد عن ابی عبدالله (ع) روایت ع در باب اول از ابواب طهارت
در روایت ، امام، ماء را مطهَّر بول ( و غیربول) قرار داده است. بول، قذر است که احتیاج به تطهیر دارد. ماء ، مطهَّر آن محل است نه مطهَّر خود بول چون بول ، از عین نجسه است و پاک نمی شود. در سابق، مطهَّر آن محل، قَرض بالمقاریض بود و در اسلام ، بوسیله ماء است.
بالاخره از روایت فهمیده می شد که بول ، قذر است منتهی به نحو اطلاق نمی گوئیم که حتی بول صبیّ را شامل شود .
فی الجمله ثابت می شود،مدلول اوّلی روایت، قذارت بول است.
۲- موثّقه ابی بصیر عنهم (ع) باب هشتم از ابواب ماء مطلق روایت چهارم
کلینی عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن عبدالله بن مُغیره عن سماعه عن ابی بصیر عنهم (ع) قبل از اینکه دست خودت را در آب غَسل کنی دست خودت را درآب داخل کنی عیب ندارد الّا اینکه قذارت بولی اصابت کند یا قذارت جنابت اصابت کند. خود بول، نجس است.
در روایاتی که امر به غَسل شد ( مثلاً ثوب را از بول بشورید) ممکن است شبهه ای در ذهن بیاید که امر به غَسل به جهت زائل شدن عین است. بول نه از جهتی که خودش نجس است بلکه عین،زائل شود
چون عین، مانع از صلاة است . مثل عَرق شخص جنب از حرام ، نجس نیست ولکن مانع از صلات است لذا امر به غَسل شده است. یا عَرق ابل جَلّال یا حیوان جَلّال دیگر که عَرق ، مانع از صلات است نه اینکه عرق ، نجس باشد .
اما بدانید که این روایات ، دیگر این شبهه را ندارند. از روایاتی که صراحت در قذرات بول دارد روایت حَسَنه حسین بن ابی العلاء است که در استنجاء وارد شد. باب ۲۶ از ابواب احکام الخلوة روایت .
۳- محمدبن یعقوب عن محمد بن یحیی عن احمد بن محمد عن علی بن الحکم عن حسین بن ابی العلاء
سالت ابا عبدالله (ع) عن البول یصیب الجسد؟ قال صُبَّ علیه الماء مرتین
صراحت دارد که بول، نجس است و جسد را نجس کرده است . چرا؟ چون اگر ازاله عین بوده باشد دیگر قید مرتین نمی خواهد . چون با یک بار ازاله عین می شود.
۴- از اینجا معلوم شد که صحیحه محمد بن مسلم که فرمود ان غسلتَه فی المر کن فمرّتین دلالت برنجاست بول می کند چون می گوید دو بار غَسل کنید.
و الحمد لله رب العالمین.
–