خطبه زینب (س) در مقابل یزید ملعون

مگر حضرت زینب (علیها السلام) در مقابل یزید چه گفت که غضب آن ملعون را برانگیخت و دستور داد حضرت را شهید کنند؟

بسمه تعالى: حضرت زینب (علیها السلام) بعد از شهادت سیدالشهداء، امام حسین(علیه السلام) در مواطن مختلف با بیان حقایق، مردم را آگاه کرده و بطلان دستگاه یزید را اعلام مى کرد، به خصوص در مجلس یزید با آن خطبه ى آتشین که فرمود:
«… یزید! این چنین شتاب مکن و آرام باش و آهسته تر! آیا فراموش کرده اى فرمایش خداى عزوجل را که مى فرماید:
آنان که کفر ورزیدند، گمان نکنند که مهلت دادن ما به آنها، به سود و نفع آنهاست، ما به آنان فرصت مى دهیم تا بر گناهانشان بیفزایند، که عذابى دردناک و ذلت اخروى در انتظار آنهاست.
… و چگونه در عداوت و دشمنى ما شتاب نکند، کسى که به ما خاندان رسالت به چشم بغض و کینه و خشم و دشمنى مى نگرد؟ این جنایت بزرگ را انجام دادى و بى هیچ حیا و پروایى از این گناه بزرگ، مى گویى، اى کاش پدرانم مى بودند و مى دیدند و شادمانى مى کردند و مى گفتند، اى یزید! از خود ضعف و سستى نشان مده.
این جملات را مى گویى در حالى که بى شرمانه، چوب بر لب و دندان ابى عبدالله(علیه السلام)، سید جوانان اهل بهشت مى کوبى!
قسم به خدا، اى یزید! جز پوست پیکر خود را ندریدى، و جز گوشت بدنت را پاره نکردى! به زودى با بار سنگینى که از ریختن خون فرزندان رسول خدا و با هتک حرمت خاندان، و پاره هاى تن او که به گردن گرفته اى بر رسول خدا (صلى الله علیه وآله) وارد مى شوى، و در آنجا خداى تعالى آشفتگى آنان را سامان مى بخشد، و خاطر پریشانشان را جمع مى کند، و حقِ آنان را از دشمنانشان باز مى ستاند. (وگمان مبرى آنان که در راه خدا کشته شدند، ]مرده اند[ آنان زنده اند و در نزد خداوندشان متنعم مى باشند و روزى مى خورند).
یزید! اکنون که کشتن و اسارت ما را غنیمت خود مى شمارى، و به آن مى بالى، به زودى غرامت تو خواهیم شد، آن هنگام که هیچ چیز جز اعمال خویش را که از قبل فرستاده اى با خود نخواهى یافت، و خدایت به بندگانش ستم نمى کند. ملجأ و پناه من، خداست و شکوه گاه من اوست.
پس هر مکرى که مى توانى به کار بگیر و هر تلاشى که مى توانى بکن، اما به خدا سوگند هرگز نمى توانى نام نیک ما را از بین ببرى و نمى توانى وحى ما را بمیرانى، دوره ى ما را به سر برسانى، و ننگ و عار این حادثه را از دامن خود پاک کنى.
یزید! عقلت منحرف و ضعیف است، و ایام حکومتت کوتاه و معدود، و جمعیت پراکنده و مطرود است، روزى خواهد رسید که منادى ندا دهد: لعنت خدا بر ظالمان و ستمگران باد!» .
آن گونه این خطبه مؤثر واقع شد که یزید با بزرگان شام مشورت کرد که با اسرا چه کند. مضمون جواب آنها این بود که همه ى اسرا را به قتل برسان، اما نعمان بن بشیر گفت: بنگر و ببین رسول خدا با اسرا چگونه رفتار مى کرد، تو هم با اینها این گونه رفتار کن! از این رو زینب کبرى(علیها السلام)را رها نمودند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *