السلام ای کعبه ی جود و سخا السلام ای مظهر لُطف و وفا
السلام ای نور بزم معرفت ای وُجودت بهر عالم موهبت
ای فضیلت های ذاتت بی عدد یا جواد بن ُ الرّضا مولا مدد
در گلستان لاله ی خشبو تویی نور چشم ضامن ِ آهو تویی
ای نهم شمس سماوات ِ ولا ای دو عالَم بر ولایت مبتلا
چشم ما و جود بی پایان تو سیدی درد من ودرمان تو
جود تو جود خدا را مظهر است چشم زهرا در عزای تو تر است
غربت بابای تو آمد به یاد کنج حجره جان سپردی یا جواد
سوخت چون اسپند در آتش دلت عاقبت شد همسر تو قاتلت
کنج حجره ای رضا را نور عین تشنه لب جان داده ای مثل حسین
روی بام خانه ِای مولای من پیکر تو مانده بی غُسل و کفن
بر تن ِ تو اِی امام ِ انس و جان سایه افکندند با پر طائران
من بمیرم جدّ تو در کربلا پیکش مانده به صحرای بلا
روی خاک از ظلم ِ آن قوم ِ عَنود سایبانی بهر آن پیکر نبود
کوفیان و جنگ با دین وای من نعل اسب و جسم خونین وای من