روزه آن اسـت که انسان براى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب از نه چیزى که بعدا گفته مى شود خوددارى نماید
نیت:
مـسـالـه ۱۵۵۹
لازم نـیـسـت انسان نیت روزه را از قلب خود بگذراند یا مثلا بگوید فردا را روزه مى گیرم , بلکه همین قدر که بنا داشته باشدبراى انجام فرمان خداوند عالم از اذان صبح تا مغرب کـارى کـه روزه را بـاطـل مى کند انجام ندهد کافى است .
و براى آنکه یقین کند تمام این مدت را روزه بـوده , بـاید مقدارى پیش از اذان صبح و مقدارى هم بعد از مغرب از انجام کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نماید.
مـسـالـه ۱۵۶۰
انسان مى تواند در هر شب از ماه رمضان براى روزه فرداى آن نیت کند, و بهتر آن است که شب اول ماه هم نیت روزه همه ماه را بنماید.
مـسـالـه ۱۵۶۱
وقت نیت روزه ماه رمضان از اول شب است تا اذان صبح .
مـسـالـه ۱۵۶۲
وقـت نـیت روزه مستحبى از اول شب است تا موقعى که به اندازه نیت کردن به مغرب وقت مانده باشد که اگر تا این وقت کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد و نیت روزه مستحبى کند روزه او صحیح است .
مـسـالـه ۱۵۶۳
کسى که پیش از اذان صبح در غیر روزه ماه رمضان بدون نیت روزه خوابیده است , اگر پیش از ظهر بیدار شود و نیت کندروزه او صحیح است , چه روزه واجب باشد چه مستحب , و اگـر بـعـد از ظـهـر بیدار شود, نمى تواند نیت روزه واجب نماید.
و اما در ماه رمضان اگربى نیت خـوابـیـده باشد اگرچه پیش از ظهر بیدار شود و نیت کند, صحت روزه اش محل اشکال است , و لازم است آن روز را امساک کرده بعدقضا نماید.
مـسـالـه ۱۵۶۴
اگر بخواهد غیر روزه رمضان روزه دیگرى بگیرد باید آن را معین نماید, مثلا نیت کـنـد کـه روزه قـضا یا روزه نذر مى گیرم , ولى در ماه رمضان لازم نیست نیت کند که روزه ماه رمـضـان مـى گـیـرم , بـلـکه اگر نداند ماه رمضان است یا فراموش نماید و روزه دیگرى را نیت کند,روزه ماه رمضان حساب مى شود.
مـسـالـه ۱۵۶۵
اگر بداند ماه رمضان است و عمدا نیت روزه غیر رمضان کند, بنابر احتیاط واجب نه روزه رمضان حساب مى شود و نه روزه اى که قصد کرده است .
مـسـالـه ۱۵۶۶
اگـر مثلا به نیت روز اول ماه روزه بگیرد, بعد بفهمد دوم یا سوم بوده , روزه او صحیح است .
مـسـالـه ۱۵۶۷
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و بیهوش شود و در بین روز به هوش آید, بنابر احتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام نماید,و اگر تمام نکرد قضاى آن را بجا آورد.
مـسـالـه ۱۵۶۸
اگر پیش از اذان صبح نیت کند و مست شود و در بین روز به هوش آید, احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را تمام کند وقضاى آن را هم بجا آورد.
مـسـالـه ۱۵۶۹
اگـر پـیش از اذان صبح نیت کند و بخوابد و بعد از مغرب بیدار شود, روزه اش صحیح است .
مـسـالـه ۱۵۷۰
اگر نداند یا فراموش کند که ماه رمضان است و پیش از ظهر ملتفت شود, چنانچه کـارى کـه روزه را باطل مى کند انجام داده باشد, یا بعد از ظهر ملتفت شود که ماه رمضان است , روزه او بـاطـل مـى بـاشـد, ولـى باید تا مغرب کارى که روزه را باطل مى کند انجام ندهد و بعداز رمـضـان هـم آن روزه را قـضا نماید.
و همچنین است حکم بنابر احتیاط واجب اگر پیش از ظهر ملتفت شود, و کارى که روزه را باطل مى کندانجام نداده باشد.
مـسـالـه ۱۵۷۱
اگر بچه پیش از اذان صبح ماه رمضان بالغ شود, باید روزه بگیرد, و اگر بعد از اذان بالغ شود, روزه آن روز بر او واجب نیست .
مـسـالـه ۱۵۷۲
کسى که براى بجا آوردن روزه میتى اجیر شده , اگر روزه مستحبى بگیرد اشکال نـدارد, ولـى کـسـى کـه روزه قضا یا روزه واجب دیگرى دارد, نمى تواند روزه مستحبى بگیرد, و چـنـانـچـه فـرامـوش کـنـد و روزه مـسـتـحـب بگیرد در صورتى که پیش از ظهر یادش بیاید, روزه مستحبى او بهم مى خورد و مى تواند نیت خود را به روزه واجب برگرداند, و اگر بعد از ظهر ملتفت شود, روزه او باطل است , و اگر بعد ازمغرب یادش بیاید, روزه اش صحیح است .
مـسـالـه ۱۵۷۳
اگـر غیر از روزه ماه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد, مثلا نذر کرده باشد که روز معینى را روزه بگیرد,چنانچه عمدا تا اذان صبح نیت نکند, روزه اش باطل است , و اگـر نداند که روزه آن روز بر او واجب است , یا فراموش کند وپیش از ظهر یادش بیاید, چنانچه کـارى کـه روزه را بـاطـل مـى کـنـد انجام نداده باشد ونیت کند, روزه او صحیح , و گرنه باطل مى باشد.
مـسـالـه ۱۵۷۴
اگر براى روزه واجب غیر معینى مثل روزه کفاره عمدا تا نزدیک ظهر نیت نکند اشـکـال نـدارد, بلکه اگر پیش از نیت تصمیم داشته باشد که روزه نگیرد یا تردید داشته باشد که بگیرد یا نه , چنانچه کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد و پیش از ظهر نیت کند, روزه او صحیح است .
مـسـالـه ۱۵۷۵
اگر در ماه رمضان پیش از ظهر, کافر مسلمان شود, بنابر احتیاط واجب باید نیت روزه کند و روزه را تمام نماید, و اگر آن روزرا روزه نگیرد, قضاى آن را بجا آورد.
مـسـالـه ۱۵۷۶
اگر در وسط روز ماه رمضان پیش از ظهر یا بعد از آن مریض خوب شود, روزه آن روز واجب نیست هر چند تا آن وقت کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد.
مـسـالـه ۱۵۷۷
روزى را که انسان شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان , واجب نیست روزه بـگـیـرد.
و اگر بخواهد روزه بگیرد, نمى تواندنیت روزه رمضان کند, یا نیت کند که اگر رمضان است روزه رمضان و اگر رمضان نیست روزه قضا یا مانند آن باشد, بلکه باید نیت روزه قضاو مانند آن بـنـمـاید, وچنانچه بعد معلوم شود رمضان بوده , از رمضان حساب مى شود.
ولى در صورتى که قـصد کند آنچه را که فعلا خدا از اوخواسته است انجام دهد بعد معلوم شود رمضان بوده نیز کافى است .
مـسـالـه ۱۵۷۸
اگـر روزى را که شک دارد آخر شعبان است یا اول رمضان , به نیت روزه قضا یا روزه مستحبى و مانند آن روزه بگیرد و دربین روز بفهمد که ماه رمضان است , باید نیت روزه ماه رمضان کند.
مـسـالـه ۱۵۷۹
اگر در روزه واجب معینى مثل روزه رمضان مردد شود که روزه خود را باطل کند یـا نـه , یا قصد کند که روزه را باطل کند,روزه اش باطل مى شود, اگرچه از قصدى که کرده توبه نماید و کارى هم که روزه را باطل مى کند انجام ندهد.
مـسـالـه ۱۵۸۰
در روزه مستحب و روزه واجبى که وقت آن معین نیست مثل روزه کفاره , اگر قـصـد کـند کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد یا مردد شود که بجا آورد یا نه , چنانچه بجا نیاورد و پیش از ظهر دوباره نیت روزه کند, روزه او صحیح است .
چیزهائى که روزه را باطل مى کند
مـسـالـه ۱۵۸۱
نه چیز روزه را باطل مى کند:
اول : خوردن و آشامیدن .
دوم : جماع .
سـوم : استمناء, و استمناء آن است که انسان با خود یا دیگرى غیر از جماع , کارى کند که منى از او بیرون آید.
چهارم : دروغ بستن به خدا و پیغمبر و جانشینان پیغمبر (ع ).
پنجم : رساندن غبار به حلق .
ششم : فرو بردن تمام سر در آب .
هفتم : باقى ماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح .
هشتم : اماله کردن با چیزهاى روان .
نهم : قى کردن .
و احکام اینها در مسائل آینده گفته مى شود:
۱- خوردن و آشامیدن :
مـسـالـه ۱۵۸۲
اگر روزه دار با التفات به اینکه روزه دارد عمدا چیزى بخورد یا بیاشامد, روزه او بـاطل مى شود, چه خوردن و آشامیدن آن چیز معمول باشد مثل نان و آب , چه معمول نباشد مثل خاک و شیره درخت , و چه کم باشد یا زیاد.
مـسـالـه ۱۵۸۳
اگر موقعى که مشغول غذا خوردن است بفهمد صبح شده , باید لقمه را از دهان بیرون آورد, و چنانچه عمدا فرو ببردروزه اش باطل است و به دستورى که بعدا گفته خواهد شد کفاره هم بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۵۸۴
اگر روزه دار سهوا چیزى بخورد یا بیاشامد, روزه اش باطل نمى شود.
مـسـالـه ۱۵۸۵
آمپولى که عضو را بى حس مى کند یا به جهت دیگر استعمال مى شود, براى روزه دار اشـکـال ندارد.
و بهتر آن است که ازاستعمال آمپولى که به جاى دوا و غذا بکار مى برند خوددارى کند.
مـسـالـه ۱۵۸۶
اگر روزه دار چیزى را که لاى دندان مانده است عمدا فرو ببرد, روزه اش باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۵۸۷
کـسـى که میخواهد روزه بگیرد,لازم نیست پیش از اذان دندانهایش را خلال کند, ولى اگربداندغذائى که لاى دندان مانده درروزفرومى رود, چنانچه خلال نکند روزه اش باطل میشود.
مـسـالـه ۱۵۸۸
فرو بردن آب دهان , اگرچه بواسطه خیال کردن ترشى و مانند آن در دهان جمع شده باشد, روزه را باطل نمى کند.
مـسـالـه ۱۵۸۹
فرو بردن اخلاط سر و سینه , تا به فضاى دهان نرسیده اشکال ندارد, ولى اگر داخل فضاى دهان شود, احتیاط واجب آن است که آن را فرو نبرند.
مـسـالـه ۱۵۹۰
اگر روزه دار به قدرى تشنه شود که بترسد از تشنگى بمیرد یا به مرض مبتلا شود, مى تواند به اندازه اى که از خوف نجات پیداکند آب بیاشامد ولى روزه او باطل مى شود, و اگر ماه رمضان باشد, باید در بقیه روز از بجا آوردن کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نماید.
مـسـالـه ۱۵۹۱
جـویـدن غـذا بـراى بچه یا پرنده و چشیدن غذا و مانند اینها که معمولا به حلق نـمـى رسد, اگرچه اتفاقا به حلق برسد, روزه راباطل نمى کند, ولى اگر انسان از اول بداند که به حلق مى رسد, روزه اش باطل مى شود و باید قضاى آن را بگیرد و کفاره هم بر او واجب است .
مـسـالـه ۱۵۹۲
انسان نمى تواند براى ضعف , روزه را بخورد, ولى اگر ضعف او به قدرى است که معمولا نمى شود آن را تحمل کرد, خوردن روزه اشکال ندارد.
۲- جماع :
مـسـالـه ۱۵۹۳
جماع روزه را باطل مى کند, اگرچه فقط به مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید.
مـسـالـه ۱۵۹۴
اگر کمتر از مقدار ختنه گاه داخل شود و منى هم بیرون نیاید,روزه باطل نمى شود.
مـسـالـه ۱۵۹۵
اگر عمدا جماع نماید و شک کند که به اندازه ختنه گاه داخل شده یا نه , روزه او باطل است و لازم است قضا نماید ولى کفاره واجب نیست .
مـسـالـه ۱۵۹۶
اگر فراموش کند که روزه است وجماع نماید, روزه او باطل نمى شود, ولى چنانچه در بین جماع یادش بیاید باید فورا از حال جماع خارج شود, و اگر خارج نشود روزه او باطل است .
۳- استمناء:
مـسـالـه ۱۵۹۷
اگر روزه دار استمناء کند ( معناى استمناء در مساله ۱۵۸۱ گذشت ), روزه اش باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۵۹۸
اگر بى اختیار منى از انسان بیرون آید, روزه اش باطل نیست .
مـسـالـه ۱۵۹۹
هرگاه روزه دار بداند که اگر در روز بخوابد محتلم مى شود, یعنى در خواب منى از او بـیـرون مـى آید, جایز است بخوابد هرچندبه سبب نخوابیدن به زحمت نیفتد, و اگر محتلم شود روزه اش باطل نمى شود.
مـسـالـه ۱۶۰۰
اگر روزه دار در حال بیرون آمدن منى از خواب بیدار شود, واجب نیست از بیرون آمدن آن جلوگیرى کند.
مـسـالـه ۱۶۰۱
روزه دارى که محتلم شده , مى تواند بول کند اگرچه بداند بواسطه بول کردن باقى مانده منى از مجرى بیرون مى آید.
مـسـالـه ۱۶۰۲
روزه دارى که محتلم شده اگر بداند منى در مجرى مانده ودر صورتى که پیش از غسل بول نکند بعد از غسل منى از او بیرون مى آید, بنابر احتیاط واجب باید پیش از غسل بول کند.
مـسـالـه ۱۶۰۳
کسى که به قصد بیرون آمدن منى بازى و شوخى کند, اگرچه منى از او بیرون نیاید, باید روزه را تمام کند و قضا هم بنماید.
مـسـالـه ۱۶۰۴
اگـر روزه دار بـدون قصد بیرون آمدن منى مثلا با زن خود بازى و شوخى کند, چـنـانچه اطمینان دارد که منى از او خارج نمى شود اگرچه اتفاقا منى بیرون آید, روزه او صحیح است , ولى اگر اطمینان ندارد, در صورتى که منى از او بیرون آید, روزه اش باطل است .
۴- دروغ بستن به خدا و پیغمبر:
مـسـالـه ۱۶۰۵
اگر روزه دار به گفتن یا به نوشتن یا به اشاره و مانند اینها به خدا و پیغمبران و جـانـشـیـنـان پیغمبران عمدا نسبتى را بدهد که دروغ است – اگرچه فورا بگوید دروغ گفتم یا تـوبـه کـنـد – روزه او بـاطـل اسـت , و احـتـیـاط واجـب آن است که به حضرت زهرا (س ) هم به دروغ نسبتى ندهد.
مـسـالـه ۱۶۰۶
اگر بخواهد خبرى را که نمى داند راست است یا دروغ نقل کند, بنابر احتیاط واجب باید از کسى که آن خبر را گفته , یا از کتابى که آن خبر در آن نوشته شده نقل نماید.
مـسـالـه ۱۶۰۷
اگر چیزى را به اعتقاد اینکه راست است از قول خدا یا پیغمبر نقل کند و بعد بفهمد دروغ بوده , روزه اش باطل نمى شود.
مـسـالـه ۱۶۰۸
اگـر چیزى را که مى داند دروغ است , به خدا و پیغمبر نسبت دهد و بعدا بفهمد آنچه را که گفته راست بوده , باید روزه را تمام کند و قضاى آن را هم بجا آورد.
مـسـالـه ۱۶۰۹
اگر دروغى را که دیگرى ساخته عمدا به خدا وپیغمبر وجانشینان پیغمبر نسبت دهد روزه اش باطل مى شود, ولى اگر از قول کسى که آن دروغ را ساخته نقل کند اشکال ندارد.
مـسـالـه ۱۶۱۰
اگر از روزه دار بپرسند که آیا پیغمبر (ص ) چنین مطلبى فرموده اند و او جائى که در جـواب باید بگوید نه , عمدا بگوید بلى , یاجائى که باید بگوید بلى عمدا بگوید نه , روزه اش باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۶۱۱
اگر از قول خدا یا پیغمبر حرف راستى را بگوید بعد بگوید دروغ گفتم , یا در شب به دروغ بـه آنـان نـسبتى بدهد و فرداى آن که روزه مى باشد بگوید آنچه دیشب گفتم راست است , روزه اش باطل مى شود.
۵- رساندن غبار به حلق :
مـسـالـه ۱۶۱۲
غبار غلیظ را روزه دار به حلق برساند روزه را باطل مى کند, چه غبار از چیزى باشد که خوردن آن حلال است مثل آرد, یاغبار چیزى باشد که خوردن آن حرام است مثل خاک .
مـسـالـه ۱۶۱۳
اگر بواسطه باد غبارى غلیظ پیدا شود و انسان با اینکه متوجه است مواظبت نکند و به حلق برسد, بنابر احتیاط واجب روزه اش باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۶۱۴
احتیاط واجب آن است که روزه دار بخار غلیظ و دود سیگار و تنباکو و مانند اینها را هم به حلق نرساند.
مـسـالـه ۱۶۱۵
اگر مواظبت نکند و غبار یا بخار یا دود و مانند اینها داخل حلق شود, چنانچه یقین یا اطمینان داشته که به حلق نمى رسدروزه اش صحیح است , و همچنین اگر گمان مى کرده که به حلق نمى رسد.
مـسـالـه ۱۶۱۶
اگر فراموش کند که روزه است و مواظبت نکند, یا بى اختیار غبار و مانند آن به حلق او برسد روزه اش باطل نمى شود.
۶- فرو بردن سر در آب :
مـسـالـه ۱۶۱۷
اگـر روزه دار عمدا تمام سر را در آب فرو برد, اگرچه باقى بدن او از آب بیرون باشد, بنابر احتیاط روزه اش باطل مى شود.
ولى اگر تمام بدن را آب بگیرد و مقدارى از سر بیرون باشد, روزه باطل نمى شود.
مـسـالـه ۱۶۱۸
اگر نصف سر را یک دفعه و نصف دیگر آن را دفعه دیگر در آب فرو برد, روزه اش باطل نمى شود.
مـسـالـه ۱۶۱۹
اگر به قصد اینکه تمام سر را زیر آب ببرد, در آب فرو رود و شک کند که تمام سر زیر آب رفته یا نه , روزه اش باطل است ولى کفاره ندارد.
مـسـالـه ۱۶۲۰
اگر تمام سر زیر آب برود اگرچه مقدارى از موها بیرون بماند, روزه باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۶۲۱
سر فرو بردن در غیر آب از چیزهاى روان مانند شیر به روزه ضررى ندارد بلکه اظهر این است که فرو بردن سر در آب مضاف نیز روزه را باطل نمى کند اگرچه احوط ترک است .
مـسـالـه ۱۶۲۲
اگر روزه دار بى اختیار در آب بیفتد و آب تمام سر او را بگیرد, یا فراموش کند که روزه است و سر در آب فرو برد, روزه اوباطل نمى شود.
مـسـالـه ۱۶۲۳
اگر به خیال اینکه آب سر او را نمى گیرد خود را در آب بیندازد و آب تمام سر او را بگیرد, روزه اش اشکال ندارد.
مـسـالـه ۱۶۲۴
اگر فراموش کند که روزه است و سر را در آب فرو برد, یا دیگرى به زور سر او را در آب فـرو برد, چنانچه در زیر آب یادش بیاید که روزه است , یا آن کس دست بردارد, باید فورا سر را بیرون آورد, و چنانچه بیرون نیاورد, روزه اش باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۶۲۵
اگر فراموش کند که روزه است و به نیت غسل سر را در آب فرو برد, روزه و غسل او هر دو صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۲۶
اگر بداند که روزه است و عمدا براى غسل سر را در آب فرو برد, چنانچه روزه او مـثل روزه رمضان واجب معین باشد, روزه و غسل او هر دو باطل است , و اگر روزه مستحب باشد یا روزه واجبى باشد که مثل روزه کفاره وقت معینى ندارد و افطار آن جایز است غسل او صحیح و روزه اش باطل مى باشد.
مـسـالـه ۱۶۲۷
اگـر براى آنکه کسى را از غرق شدن نجات دهد, سر را در آب فرو برد, اگرچه نجات دادن او واجب باشد روزه اش باطل مى شود.
۷- باقیماندن بر جنابت و حیض و نفاس تا اذان صبح :
مـسـالـه ۱۶۲۸
اگر جنب عمدا در ماه رمضان تا اذان صبح غسل نکند روزه اش باطل است , و کسى که وظیفه اش تیمم است و عمدا تیمم ننماید روزه اش نیز باطل است .
و حکم قضاء ماه رمضان بعدا خواهد آمد.
مـسـالـه ۱۶۲۹
اگر در روزه غیرماه رمضان وقضاءآن از روزه هاى واجبى که مثل روزه ماه رمضان وقت آن معین است , جنب عمدا تا اذان صبح غسل نکند اظهر این است که روزه اش صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۳۰
کسى که در شب ماه رمضان جنب است چنانچه عمدا غسل نکند تا وقت تنگ شود, باید تیمم کند و روزه بگیرد.
مـسـالـه ۱۶۳۱
اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش کند و بعد از یک روز یادش بیاید, باید روزه آن روز را قـضا نماید, و اگر بعد از چندروز یادش بیاید, باید روزه هر چند روزى را که یقین دارد جنب بوده قضا نماید, مثلا اگر نمى داند سه روز جنب بوده یا چهار روز, باید روزه سه روز را قضا کند.
مـسـالـه ۱۶۳۲
کسى که در شب ماه رمضان براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت ندارد, اگر خود را جنب کند, روزه اش باطل است و قضا وکفاره بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۳۳
اگر براى آنکه بفهمد وقت دارد یا نه , جستجو نماید, گمان کند که به اندازه غسل وقـت دارد و خـود را جنب کند و بعد بفهمدوقت تنگ بوده و تیمم کند, روزه اش صحیح است , و نیز بدون جستجو گمان کند که وقت دارد و خود را جنب نماید و بعد بفهمد وقت تنگ بوده , و با تیمم روزه بگیرد صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۳۴
کـسى که در شب ماه رمضان جنب است ومى داند که اگر بخوابد تا صبح بیدار نـمى شود, نباید غسل نکرده بخوابد, و چنانچه پیش از غسل بخوابد و تا صبح بیدار نشود, روزه اش باطل است و قضا و کفاره بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۳۵
هرگاه جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود, احتیاط واجب آن است که پـیـش از غـسل در صورتى که عادتش به بیدارشدن نباشد نخوابد اگرچه احتمال بدهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مى شود.
مـسـالـه ۱۶۳۶
کسى که در شب ماه رمضان جنب است و یقین دارد که اگر بخوابد پیش از اذان صـبـح بیدار مى شود, چنانچه تصمیم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غسل کند و با این تصمیم بـخـوابد و تا اذان خواب بماند, روزه اش صحیح است .
و همچنین است کسى که عادت بیدارشدن قبل از اذان صبح را داشته و احتمال بیدار شدن را نیز بدهد.
مـسـالـه ۱۶۳۷
کـسـى کـه در شب ماه رمضان جنب است و مى داند یا احتمال مى دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مى شود, چنانچه غفلت داشته باشد که بعد از بیدار شدن باید غسل کند, در صورتى که بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند, بنابر احتیاط قضا بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۳۸
کسى که در شب ماه رمضان جنب است ویقین دارد یااحتمال مى دهد که اگر بخوابد پیش از اذان صبح بیدار مى شود, چنانچه نخواهد بعد از بیدار شدن غسل کند یا تردید داشته باشد که غسل کند یا نه , در صورتى که بخوابد و بیدار نشود, روزه اش باطل و قضا و کفاره لازم است .
مـسـالـه ۱۶۳۹
اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بیدار شود و یقین کند یا احتمال دهد که اگر دوباره بخوابد پیش از اذان صبح بیدارمى شود و تصمیم هم داشته باشد که بعد از بیدار شدن غـسـل کـنـد, چـنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بیدار نشود, باید روزه آن روز را قضا کند, واگر از خـواب دوم بـیـدار شـود و براى مرتبه سوم بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود, قضاى روزه واجب مى شود و بنابر احتیاط استحبابى کفاره نیز بدهد.
مـسـالـه ۱۶۴۰
مـراد از خـواب اول و دوم و سوم – در صورتى که انسان در خواب محتلم شود – خـوابـى اسـت کـه بـعـد از بـیدار شدن بخوابد, واماخوابى که در آن محتلم شده خواب اول حساب نمى شود.
مـسـالـه ۱۶۴۱
اگرروزه دار در روز محتلم شود, واجب نیست فورا غسل کند.
مـسـالـه ۱۶۴۲
هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده , اگرچه بداند پیش از اذان محتلم شده , روزه او صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۴۳
کسى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد, هرگاه تا اذان صبح جنب بماند, اگرچه از روى عمد نباشد روزه او باطل است .
مـسـالـه ۱۶۴۴
کسى که مى خواهد قضاى روزه رمضان را بگیرد, اگر بعد از اذان صبح بیدار شود و ببیند محتلم شده و بداند پیش از اذان محتلم شده است , مى تواند آن روز را روزه بگیرد, ولى اگر در شب بفهمد جنب شده و تا اذان صبح غسل نکند, آن روز را نمى تواند روزه قضابگیرد.
مـسـالـه ۱۶۴۵
اگر در روزه واجبى غیر قضاى روزه رمضان از روزه هائى که مثل روزه کفاره وقت مـعینى ندارد عمدا تا اذان صبح جنب بماند,اظهر این است که روزه اش صحیح است ولى بهتر آن است که غیر از آن روز, روز دیگرى را روزه بگیرد.
مـسـالـه ۱۶۴۶
اگر زن پیش از اذان صبح از حیض یا نفاس پاک شود و عمدا غسل نکند, در روزه مـاه رمضان , روزه اش باطل است , و درغیر آن باطل نیست اگرچه احوط غسل کردن است .
و زنى کـه وظـیـفه اش نسبت به حیض یا نفاس , تیمم است , در روزه ماه رمضان اگر عمداپیش از اذان صبح تیمم نکند روزه اش باطل است .
مـسـالـه ۱۶۴۷
اگر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و براى غسل وقت نداشته باشد, باید تیمم نماید و بنابراحتیاط واجب باید تا اذان صبح بیدار بماند.
مـسـالـه ۱۶۴۸
اگر زن نزدیک اذان صبح در ماه مبارک رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و براى هیچ کدام از غسل و تیمم وقت نداشته باشد, روزه اش صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۴۹
اگـر زن بعد از اذان صبح از خون حیض یا نفاس پاک باشد, یا در بین روز خون حیض یا نفاس ببیند, اگرچه نزدیک مغرب باشد, روزه او باطل است .
مـسـالـه ۱۶۵۰
اگـر زن غسل حیض یا نفاس را فراموش کند و بعد از یک روز یا چند روز یادش بیاید, روزه هائى که گرفته صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۵۱
اگـر زن پیش از اذان صبح در ماه رمضان از حیض یا نفاس پاک شود و در غسل کردن کوتاهى کند و تا اذان غسل نکند,روزه اش باطل است , ولى چنانچه کوتاهى نکند مثلا منتظر باشد که حمام زنانه شود, اگرچه سه مرتبه بخوابد و تا اذان غسل نکند روزه اوصحیح است .
مـسـالـه ۱۶۵۲
اگـر زنـى که در حال استحاضه کثیره است , غسلهاى خود را به تفصیلى که در احـکام استحاضه در مساله ( ۴۰۷ ) گفته شدبجا آورد, روزه او صحیح است , و اظهر این است که در استحاضه متوسطه اگرچه غسل نکند روزه اش صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۵۳
کسى که مس میت کرده ( یعنى جائى از بدن خود را به بدن میت رسانده ) مى تواند بـدون غـسـل مـس مـیـت روزه بگیرد, و اگر درحال روزه هم میت را مس نماید, روزه او باطل نمیشود.
۸- اماله کردن :
مـسـالـه ۱۶۵۴
اماله کردن با چیز روان اگرچه از روى ناچارى و براى معالجه باشد, روزه را باطل مى کند.
۹- قى کردن :
مـسـالـه ۱۶۵۵
هـرگـاه روزه دار عـمـدا قى کند اگرچه بواسطه مرض و مانند آن ناچار باشد, روزه اش باطل مى شود, ولى اگر سهوا یا بى اختیارقى کند اشکال ندارد.
مـسـالـه ۱۶۵۶
اگر در شب چیزى بخورد که مى داند بواسطه خوردن آن , در روز بى اختیار قى مى کند, احتیاط واجب آن است که روزه آن روز را قضا نماید.
مـسـالـه ۱۶۵۷
اگـر روزه دار بتواند از قى کردن خوددارى کند, چنانچه براى او ضرر و مشقت نداشته باشد, باید خوددارى نماید.
مـسـالـه ۱۶۵۸
اگر مگس در گلوى روزه دار برود, چنانچه ممکن باشد, باید آن را بیرون آورد و روزه او بـاطـل نـمـى شود, ولى اگر بداند که بواسطه بیرون آوردن آن قى مى کند, واجب نیست بیرون آورد و روزه او صحیح است .
مـسـالـه ۱۶۵۹
اگر سهوا چیزى را فرو ببرد و پیش از رسیدن به شکم یادش بیاید که روزه است , بیرون آوردن آن لازم نیست و روزه اوصحیح است .
مـسـالـه ۱۶۶۰
اگـر یقین داشته باشد که بواسطه آروغ زدن , چیزى از گلو بیرون مى آید, بنابر احتیاط نباید عمدا آروغ بزند, ولى اگر یقین نداشته باشد اشکال ندارد.
مـسـالـه ۱۶۶۱
اگـر آروغ بـزند و چیزى در گلو یا دهانش بیاید, باید آن را بیرون بریزد, و اگر بى اختیار فرو رود, روزه اش صحیح است .
احکام چیزهائى که روزه را باطل مى کند
مـسـالـه ۱۶۶۲
اگر انسان عمدا و از روى اختیار کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, روزه او بـاطل مى شود و چنانچه از روى عمدنباشد, اشکال ندارد, ولى جنب اگر بخوابد و به تفصیلى که در مساله ( ۱۶۳۹ ) گفته شد تا اذان صبح غسل نکند روزه او باطل است .
مـسـالـه ۱۶۶۳
اگر روزه دار سهوا یکى از کارهائى که روزه را باطل مى کند انجام دهد و به خیال اینکه روزه اش باطل شده , عمدا دوباره یکى از آنها را بجا آورد, روزه او باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۶۶۴
اگر چیزى به زور در گلوى روزه دار بریزند, یا سر او را به زور در آب فرو برند, روزه او باطل نمى شود, ولى اگر مجبورش کنند که روزه خود را باطل کند مثلا به او بگویند اگر غذا نخورى ضرر مالى یا جانى به تو مى زنیم و خودش براى جلوگیرى از ضرر چیزى بخورد, روزه او باطل مى شود.
مـسـالـه ۱۶۶۵
روزه دار نـبـاید جائى برود که مى داند چیزى در گلویش مى ریزند یا مجبورش مـى کـنـند که خودش روزه خود را باطل کند, واگر برود و چیزى در گلویش بریزند, یا از روى نـاچارى خودش کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, روزه او باطل مى شود, بلکه اگرقصد رفتن کند, اگرچه نرود روزه اش باطل است .
آنچه براى روزه دار مکروه است
مـسـالـه ۱۶۶۶
چند چیز براى روزه دار مکروه است و از آن جمله است :
( ۱ ) دوا ریختن به چشم و سرمه کشیدن , در صورتى که مزه یا بوى آن به حلق برسد.
( ۲ ) انجام دادن هر کارى مانند خون گرفتن و حمام رفتن که باعث ضعف مى شود.
( ۳ ) انفیه کشیدن , اگر نداند که به حلق مى رسد, و اگر بداند به حلق مى رسد جایز نیست .
( ۴ ) بو کردن گیاههاى معطر.
( ۵ ) نشستن زن در آب .
( ۶ ) استعمال شیاف .
( ۷ ) تر کردن لباسى که در بدن است .
( ۸ ) کشیدن دندان و هر کارى که بواسطه آن از دهان خون بیاید.
( ۹ ) مسواک کردن با چوب تر.
( ۱۰ ) بى جهت آب یا چیزى در دهان کردن .
و نـیـز مکروه است انسان بدون قصد بیرون آمدن منى , زن خود را ببوسد یا کارى کند که شهوت خود را به حرکت آورد, و اگر به قصد بیرون آمدن منى باشد روزه او باطل مى شود.
جاهائى که قضا و کفاره واجب است
مـسـالـه ۱۶۶۷
اگر در روزه رمضان در شب جنب شود و به تفصیلى که در مساله ( ۱۶۳۹ ) گفته شـد بـیدار شود و دوباره بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود, فقط باید قضاى آن روزه را بگیرد.
ولى اگـر کار دیگرى که روزه را باطل مى کند, عمدا انجام دهد در صورتى که مى دانسته آن کارروزه را باطل مى کند, قضا و کفاره بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۶۸
اگر بواسطه ندانستن مساله کارى انجام دهد که روزه را باطل مى کند, ظاهر این است که کفاره براى او واجب نیست , و بایدآن روز را امساک کرده و بعد قضا نماید, ولى اگر عمدا بـه خـدا و پیغمبر به دروغ نسبتى بدهد و بداند که حرام است کفاره نیز واجب است اگرچه نداند این عمل روزه را باطل مى کند.
کفاره روزه :
مـسـالـه ۱۶۶۹
در کفاره افطار روزه ماه رمضان , باید یک بنده آزاد کند, یا به دستورى که در مساله بـعد گفته مى شود دو ماه روزه بگیرد یاشصت فقیر را سیر کند یا به هر کدام یک مد که تقریبا ده سـیـر است , طعام یعنى گندم یا جو یا نان و مانند اینها بدهد, و چنانچه اینها برایش ممکن نباشد, بنابر احتیاط باید به قدر امکان تصدق و استغفار نماید, و احتیاط واجب آن است که هر وقت بتواند, کفاره را بدهد.
مـسـالـه ۱۶۷۰
کسى که مى خواهد دو ماه کفاره افطار روزه ماه رمضان را بگیرد,باید سى ویک روز آن را پى در پى بگیرد, و اگر بقیه آن پى در پى نباشد اشکال ندارد.
مـسـالـه ۱۶۷۱
کسى که مى خواهد دو ماه کفاره روزه رمضان را بگیرد, نباید موقعى شروع کند که در بین سى و یک روز, روزى باشد که مانند عید قربان , روزه آن صحیح نیست .
مـسـالـه ۱۶۷۲
کسى که باید پى در پى روزه بگیرد, اگر در بین آن بدون عذر یک روز روزه نگیرد, یـا وقـتى شروع کند که در بین آن به روزى برسد که روزه آن واجب است , مثلا به روزى برسد که نذر کرده آن روز را روزه بگیرد, باید روزه ها را از سر بگیرد.
مـسـالـه ۱۶۷۳
اگر در بین روزهائى که باید پى در پى روزه بگیرد عذرى مثل حیض یا نفاس یا سـفـرى کـه در رفـتـن آن مجبور است , براى اوپیش آید, بعد از برطرف شدن عذر, واجب نیست روزه ها را از سر بگیرد, بلکه بقیه را بعد از برطرف شدن عذر بجا مى آورد.
مـسـالـه ۱۶۷۴
اگر به چیز حرامى روزه خود را باطل کند, چه آن چیز اصلا حرام باشد مثل شراب و زنـا, یـا بـه جهتى حرام شده باشد مثل خوردن غذاى حلالى که براى انسان ضرر دارد و نزدیکى کردن با عیال خود در حال حیض , بنابر احتیاط کفاره جمع بر او واجب مى شود,یعنى باید یک بنده آزاد کند و دو ماه روزه بگیرد و شصت فقیر را سیر کند, یا به هر کدام آنها یک مد که تقریبا ده سیر است , گندم یا جو یا نان ومانند اینها بدهد, و چنانچه هر سه برایش ممکن نباشد, هر کدام آنها که ممکن است باید انجام دهد.
مـسـالـه ۱۶۷۵
اگـر روزه دار دروغـى را به خدا و پیغمبر (ص ) عمدا نسبت دهد, بنابر احتیاط, کفاره جمع که تفصیل آن در مساله پیش گفته شد بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۷۶
اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه جماع کند, بنابر اظهر یک کفاره بر او واجب است .
و استمناء نیز حکم جماع را دارد.
مـسـالـه ۱۶۷۷
اگر روزه دار در یک روز ماه رمضان چند مرتبه غیر جماع و استمناء کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, براى همه آنها یک کفاره کافى است .
مـسـالـه ۱۶۷۸
اگر روزه دار غیر از جماع و استمناء کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد و بعد با حلال خود جماع نماید, براى هر دویک کفاره واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۷۹
اگر روزه دار غیر از جماع و استمناء کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد مـثـلا آب بـیاشامد, و بعد کار دیگرى که حرام است و روزه را باطل مى کند انجام دهد مثلا غذاى حرامى بخورد, یک کفاره کافى است .
مـسـالـه ۱۶۸۰
اگـر روزه دار آروغ بزند و چیزى در دهانش بیاید, چنانچه عمدا آن را فرو ببرد, روزه اش بـاطـل است , و باید قضاى آن رابگیرد و کفاره هم بر او واجب مى شود.
و اگر خوردن آن چـیـز حرام باشد, مثلا موقع آروغ زدن , خون به دهان او بیاید و عمدا آن را فرو برد,باید قضاى آن روزه را بگیرد و بنابر احتیاط کفاره جمع هم بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۸۱
اگر نذر کند که روز معینى را روزه بگیرد, چنانچه در آن روز عمدا روزه خود را باطل کند, باید کفاره بدهد و کفاره آن به نحوى است که در مساله ( ۱۶۶۹ ) ذکر شد.
مـسـالـه ۱۶۸۲
اگر روزه دار به گفته کسى که مى گوید مغرب شد و اعتماد به گفته او نیست افـطار کند و بعد بفهمد مغرب نبوده است یا شک کندکه مغرب بوده است یا نه , قضا و کفاره بر او واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۸۳
کسى که عمدا روزه خود را باطل کرده , اگر بعد از ظهر مسافرت کند, یا پیش از ظـهـر بـراى فرار از کفاره سفر نماید, کفاره از اوساقط نمى شود, بلکه اگر قبل از ظهر مسافرتى براى او پیش آمد کند نیز کفاره بر او واجب است .
مـسـالـه ۱۶۸۴
اگر عمدا روزه خود را باطل کند, و بعد عذرى مانند حیض یا نفاس یا مرض براى او پـیـدا شـود, احـتـیاط این است که کفاره رابدهد, و بعید نیست که در این صورت کفاره واجب نباشد.
مـسـالـه ۱۶۸۵
اگر یقین کند که روز اول ماه رمضان است و عمدا روزه خود را باطل کند, بعد معلوم شود که آخر شعبان بوده , کفاره بر اوواجب نیست .
مـسـالـه ۱۶۸۶
اگر انسان شک کند که آخر رمضان است یا اول شوال و عمدا روزه خود را باطل کند, بعد معلوم شود اول شوال بوده , کفاره بر او واجب نیست .
مـسـالـه ۱۶۸۷
اگر روزه دار در ماه رمضان با زن خود که روزه دار است جماع کند, چنانچه زن را اکراه کرده باشد, کفاره روزه خودش وروزه زن را باید بدهد, و اگر زن به جماع راضى بوده , بر هر کدام یک کفاره واجب مى شود.
مـسـالـه ۱۶۸۸
اگر زنى شوهر روزه دار خودرا اکراه کند که با او جماع نماید, واجب نیست کفاره روزه شوهر را بدهد.
مـسـالـه ۱۶۸۹
اگـر روزه دار در ماه رمضان , زن خود را اکراه به جماع کند و در بین جماع , زن راضى شود, بنابر احتیاط واجب باید مرد دوکفاره و زن یک کفاره بدهد.
مـسـالـه ۱۶۹۰
اگر روزه دار در ماه مبارک رمضان با زن روزه دار خود که خواب است جماع نماید, یک کفاره بر او واجب مى شود و روزه زن صحیح است و کفاره هم بر او واجب نیست .
مـسـالـه ۱۶۹۱
اگر مرد زن خود را یا زن شوهر خود را اکراه کند که غیر جماع کار دیگرى که روزه را باطل مى کند بجا آورد, بر هیچ یک ازآنها کفاره واجب نیست .
مـسـالـه ۱۶۹۲
کسى که بواسطه مسافرت یا مرض روزه نمى گیرد, نمى تواند زن روزه دار خود را اکراه به جماع کند, ولى اگر او را اکراه نماید,کفاره بر مرد نیز واجب نیست .
مـسـالـه ۱۶۹۳
انسان نباید در بجا آوردن کفاره کوتاهى کند, ولى لازم نیست فورا آن را انجام دهد.
مـسـالـه ۱۶۹۴
اگر کفاره بر انسان واجب شود و چند سال آن را بجا نیاورد, چیزى بر آن اضافه نمى شود.
مـسـالـه ۱۶۹۵
کسى که باید براى کفاره یک روز شصت فقیر را طعام بدهد, نمى تواند به هر کدام از آنـهـا بـیـشـتر از یک مد که تقریبا ده سیراست طعام بدهد, یا یک فقیر را بیشتر از یک مرتبه سیر نـمـاید, و زیادى را از کفاره حساب نماید, ولى مى تواند براى هر یک از عیالات فقیراگرچه صغیر باشند یک مد به آن فقیر بدهد.
مـسـالـه ۱۶۹۶
کسى که قضاى روزه رمضان را گرفته , اگر بعد از ظهر عمدا کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, باید به ده فقیر هر کدام یک مد که تقریبا ده سیر است طعام بدهد, و اگر نمى تواند, سه روز روزه بگیرد.
جاهائى که فقط قضاى روزه واجب است
مـسـالـه ۱۶۹۷
در چند صورت فقط قضاى روزه بر انسان واجب است و کفاره واجب نیست : اول آنـکه در شب ماه رمضان جنب باشد و به تفصیلى که در مساله ( ۱۶۳۹ ) گفته شد تا اذان صبح از خواب دوم بیدار نشود.
دوم عـملى که روزه را باطل مى کند بجا نیاورد ولى نیت روزه نکند, یا ریا کند, یا قصد کند که روزه نباشد, یا قصد کند کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد.
سوم آنکه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش کند و به حال جنابت یک روز یا چند روز روزه بگیرد.
چـهـارم آنـکـه در ماه رمضان بدون اینکه تحقیق کند صبح شده یا نه , کارى که روزه را باطل مـى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده , ونیز اگر بعد از تحقیق با اینکه گمان دارد صبح شـده , کـارى کـه روزه را بـاطـل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده , قضاى آن روز بر اوواجـب اسـت , بـلـکـه اگر بعد از تحقیق شک کند که صبح شده یا نه و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده بایدقضاى روزه آن روز را بجا آورد.
پـنـجم آنکه کسى بگوید صبح نشده و انسان به گفته او کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شود صبح بوده است .
ششم آنکه کسى بگوید صبح شده و انسان به گفته او یقین نکند, یا خیال کند شوخى مى کند و کارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, بعدمعلوم شود صبح بوده است .
هفتم آنکه کور و مانند آن به گفته کس دیگر افطار کنند, بعد معلوم شود مغرب نبوده است .
هـشـتـم آنکه در هواى صاف بواسطه تاریکى یقین کند که مغرب شده و افطار کند, بعد معلوم شـود مـغرب نبوده است .
ولى اگر در هواى ابر به گمان اینکه مغرب شده افطار کند, بعد معلوم شود مغرب نبوده , قضا لازم نیست .
نهم آنکه براى خنک شدن , یا بى جهت مضمضه کند, یعنى آب در دهان بگرداند, و بى اختیار فرو رود, و هـمـچـنین است بنابر احتیاط واجب اگر مضمضه براى وضوى غیر نماز واجب باشد, ولى اگـر فـرامـوش کـنـد کـه روزه اسـت وآب را فرو دهد, یابراى وضوى نماز واجب مضمضه کندو بى اختیار فرو رود, قضا بر او واجب نیست .
دهـم آنکه کسى از جهت اکراه یا اضطرار یا تقیه افطار کند, لازم است قضا نماید و کفاره واجب نیست .
مـسـالـه ۱۶۹۸
اگر غیر آب چیز دیگرى را در دهان ببرد و بى اختیار فرو رود یا آب داخل بینى کند و بى اختیار فرو رود, قضا بر او واجب نیست .
مـسـالـه ۱۶۹۹
مضمضه زیاد براى روزه دار مکروه است , و اگر بعد از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو برد, بهتر آن است که سه مرتبه آب دهان را بیرون بریزد.
مـسـالـه ۱۷۰۰
اگـر انـسـان بـداند که بواسطه مضمضه , بى اختیار یا از روى فراموشى آب وارد گلویش مى شود, نباید مضمضه کند.
مـسـالـه ۱۷۰۱
اگر در ماه رمضان , بعد از نگاه به افق یقین کند که صبح نشده و کارى که روزه را بـاطل مى کند انجام دهد, بعد معلوم شودصبح بوده , قضا لازم نیست .
و همچنین اگر نگاه کند و احراز نکند که صبح شده , قضا لازم نیست .
مـسـالـه ۱۷۰۲
اگر انسان شک کند که مغرب شده یا نه , نمى تواند افطار کند, ولى اگر شک کند که صبح شده یا نه , پیش از تحقیق هم مى تواندکارى که روزه را باطل مى کند انجام دهد.
احکام روزه قضا
مـسـالـه ۱۷۰۳
اگر دیوانه عاقل شود, واجب نیست روزه هاى وقتى را که دیوانه بوده قضا نماید.
مـسـالـه ۱۷۰۴
اگر کافر مسلمان شود, واجب نیست روزه هاى وقتى که کافر بوده قضا نماید.
ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد, روزه هاى وقتى را که کافر بوده باید قضا نماید.
مـسـالـه ۱۷۰۵
روزه اى که از انسان بواسطه مستى فوت شده , باید قضا نماید, اگرچه چیزى را که بواسطه آن مست شده , براى معالجه خورده باشد.
مـسـالـه ۱۷۰۶
اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شـده , واجـب نـیست مقدار بیشترى را که احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نماید, مثلا کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم , و یااینکه مثلا در آخـرهـاى مـاه رمـضان مسافرت کرده و بعد از رمضان برگشته و نمى داند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیست وششم , در هر دو صورت مى تواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند اگرچه احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر یعنى شش روز را قضانماید.
مـسـالـه ۱۷۰۷
اگـر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد, قضاى هر کدام را که اول بگیرد مـانعى ندارد, ولى اگر وقت قضاى رمضان آخرتنگ باشد, مثلا پنج روز از رمضان آخر قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد, بهتر آن است که اول قضاى رمضان آخر رابگیرد.
مـسـالـه ۱۷۰۸
اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد و در نیت معین نکند روزه اى را که مى گیرد قضاى کدام ماه رمضان است ,قضاى سال آخرى حساب نمى شود.
مـسـالـه ۱۷۰۹
کـسـى که قضاى روزه رمضان را گرفته , اگر وقت قضاى روزه او تنگ نباشد, مى تواند پیش از ظهر, روزه خود را باطل نماید.
مـسـالـه ۱۷۱۰
اگر قضاى روزه میتى را گرفته باشد, بهتر آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مـسـالـه ۱۷۱۱
اگـر بواسطه مرض یا حیض یا نفاس , روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد, لازم نیست روزه هائى را که نگرفته براى او قضا کنند.
مـسـالـه ۱۷۱۲
اگـر بـواسطه مرضى , روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد, قضاى روزه هائى را که نگرفته بر اوواجب نیست و باید براى هر روز یک مد که تقریبا ده سیر است طعام یعنى گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد, ولى اگر بواسطه عذردیگرى مثلا بـراى مـسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند, روزه هائى را که نگرفته باید قضا کند, و احتیاط واجب آن است که براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
مـسـالـه ۱۷۱۳
اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد وبعد از رمضان مرض او برطرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تارمضان بعد قضاى روزه را بگیرد, باید روزه هائى را که نگرفته قـضا نماید.
و نیز اگر در ماه رمضان غیر از مرض عذر دیگرى داشته باشد و بعداز رمضان آن عذر بـرطـرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگیرد, روزه هائى را که نگرفته باید قضا کند, و بنابر احتیاطواجب براى هر روز یک مد طعام نیز به فقیر بدهد.
مـسـالـه ۱۷۱۴
اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمدا قضاى روزه رانگیرد, باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
مـسـالـه ۱۷۱۵
اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پیدا کند, بـایـد قضا را بگیرد و هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر بـعد از برطرف شدن عذر تصمیم داشته باشد که روزه هاى خود را قضا کند ولى پیش ازآنکه قضا نماید در تنگى وقت عذر پیدا کند.
مـسـالـه ۱۷۱۶
اگر مرض انسان چند سال طول بکشد, بعد از آنکه خوب شد, باید قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد طعام به فقیر بدهد.
مـسـالـه ۱۷۱۷
کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, مى تواند کفاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مـسـالـه ۱۷۱۸
اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تاخیر بیندازد, باید قضا را بگیرد و از جهت تـاخـیـر در سال اول براى هر روز یک مدطعام به فقیر بدهد, و اما از جهت تاخیر چند سال بعدى چیزى واجب نیست .
مـسـالـه ۱۷۱۹
اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد, باید قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بـگیرد یا به شصت فقیر طعام بدهد یایک بنده آزاد کند, و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را بجا نیاورد, براى هر روز یک مد نیز کفاره بدهد.
مـسـالـه ۱۷۲۰
اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد و در روز مکرر جماع یا استمناء کند, کفاره مکرر نـمـى شود.
و اگر چند مرتبه کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد, مثلا چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافى است .
مـسـالـه ۱۷۲۱
بعد از مرگ پدر, پسر بزرگتر باید قضاى روزه او را به تفصیلى که در نماز قضاى پدر در صفحه ( ۲۳۰ ) گفته شدبجا آورد.
مـسـالـه ۱۷۲۲
اگر پدر غیر از روزه رمضان , روزه واجب دیگرى را مانند روزه نذر نگرفته باشد, احـتیاط واجب آن است که پسر بزرگترقضا نماید, ولى اگر براى روزه اجیر شده و نگرفته باشد, قـضاء آن بر پسر بزرگ لازم نیست .
و نیز اگر قضاء روزه جد بر پدر واجب بوده و پدرآنها را نگرفته , بر پسر قضاى آنها لازم نیست .
احکام روزه مسافر
مـسـالـه ۱۷۲۳
مـسافرى که باید نمازهاى چهار رکعتى را در سفر دو رکعت بخواند, نباید روزه بـگـیـرد, و مـسـافـرى کـه نمازش را تمام مى خواندمثل کسى که شغلش مسافرت یا سفر او سفر معصیت است , باید در سفر روزه بگیرد.
مـسـالـه ۱۷۲۴
مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد, ولى براى فرار از روزه مسافرت مکروه است , و همچنین است سفر قبل از روز بیست و چهارم در ماه رمضان مگر اینکه سفر براى حج یا عمره یا به جهت ضرورتى باشد.
مـسـالـه ۱۷۲۵
اگر غیر روزه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد, مثلا نذر کرده باشد روز مـعینى را روزه بگیرد, بهتر آن است که تا ناچار نشود در آن روز مسافرت نکند.
و اگر در سفر بـاشد, چنانچه ممکن است قصد کند که ده روز در جائى بماند و آن روز را روزه بگیرد.
ولى ظاهر آن است که سفر جایز است و قصد اقامه واجب نیست , و در صورتى که روزه نگیرد لازم است روزه آن روز را قضاکند.
مـسـالـه ۱۷۲۶
اگر نذر کند روزه بگیرد و روز آن را معین نکند,نمى تواند آن را در سفر بجا آورد.
ولـى چنانچه نذر کند که روز معینى را در سفرروزه بگیرد, باید آن را در سفر بجا آورد.
و نیز اگر نـذر کـنـد روز مـعینى را چه مسافر باشد یا نباشد, روزه بگیرد, باید آن روز را اگرچه مسافرباشد روزه بگیرد.
مـسـالـه ۱۷۲۷
مسافر مى تواند براى خواستن حاجت سه روز در مدینه طیبه روزه مستحبى بگیرد, و احوط این است که آن سه روزروزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.
مـسـالـه ۱۷۲۸
کسى که نمى داند روزه مسافر باطل است , اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مساله را بفهمد, روزه اش باطل مى شود, و اگرتا مغرب نفهمد, روزه اش صحیح است .
مـسـالـه ۱۷۲۹
اگر فراموش کند که مسافر است , یا فراموش کند که روزه مسافر باطل مى باشد و در سفر روزه بگیرد, روزه او باطل است .
مـسـالـه ۱۷۳۰
اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نماید, باید روزه خود را تمام کند.
و اگر پیش از ظـهـر مـسـافـرت کـنـد, وقتى به حد ترخص برسد, در صورتى که از شب نیت سفر داشته باشد, روزه اش بـاطـل مـى شود و الا بنابر احتیاط واجب روزه را تمام کند و بعدا قضا لازم نیست .
واگر پیش از رسیدن به حد ترخص روزه را باطل کند کفاره بر او واجب است .
مـسـالـه ۱۷۳۱
اگـر مـسـافـر در ماه رمضان پیش از ظهر به وطنش برسد یا به جائى برسد که مـى خـواهد ده روز در آنجا بماند, چنانچه کارى که روزه را باطل مى کند انجام نداده , باید آن روز روزه را بگیرد, و اگر انجام داده , روزه آن روز بر او واجب نیست .
مـسـالـه ۱۷۳۲
اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد, یا به جائى برسد که مى خواهد ده روز در آن جا بماند, نباید آن روز را روزه بگیرد.
مـسـالـه ۱۷۳۳
مسافر و کسى که از روزه گرفتن عذر دارد, مکروه است در روزه ماه رمضان جماع نماید و در خوردن و آشامیدن کاملا خودرا سیر کند.
کسانى که روزه بر آنها واجب نیست
مـسـالـه ۱۷۳۴
کـسى که بواسطه پیرى نمى تواند روزه بگیرد یا براى او مشقت دارد, روزه بر او واجب نیست , ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد طعام – گندم یا جو یا نان و مانند اینها – به فقیر بدهد.
مـسـالـه ۱۷۳۵
کسى که بواسطه پیرى روزه نگرفته , اگر بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد, لازم نیست روزه را قضا نماید.
مـسـالـه ۱۷۳۶
اگر انسان مرضى دارد که زیاد تشنه مى شود و نمى تواند تشنگى را تحمل کند یا براى او مشقت دارد, روزه بر او واجب نیست ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مد طعام به فـقیر بدهد, و احتیاط مستحب آن است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد, و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد, بنابر احتیاط روزه هائى را که نگرفته قضا نماید.
مـسـالـه ۱۷۳۷
زنى که زائیدن او نزدیک است و روزه براى حملش ضرر دارد, روزه بر او واجب نـیـسـت , و بـاید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
و نیز اگر روزه براى خودش ضرر دارد, روزه بـر او واجـب نیست , و بنابر احتیاط مستحب براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهدو در دو صورت روزه هائى را که نگرفته باید قضا نماید.
مـسـالـه ۱۷۳۸
زنـى کـه بـچـه شیر مى دهد و شیر او کم است , چه مادر بچه , یا دایه او باشد, یا بـى اجـرت شیر دهد, اگر روزه براى بچه اى که شیر مى دهد ضرر دارد, روزه بر او واجب نیست و بـایـد براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, و نیز اگر براى خودش ضرر دارد, روزه بر اوواجب نـیـسـت , و بـنـابـر احتیاط مستحب براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد, و در هر دو صورت روزه هـائى را کـه نـگرفته باید قضا نماید,ولى اگر کسى پیدا شود که بى اجرت بچه را شیر دهد یا بـراى شـیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگرى که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد, واجب اسـت که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.
و همچنین است بنابر احتیاط اگر مادر بتواند بچه خود را از شیر خشک معمولى غذادهد.
راه ثابت شدن اول ماه
مـسـالـه ۱۷۳۹
اول ماه به چند چیز ثابت مى شود: اول – آنکه خود انسان ماه را ببیند.
دوم – عـده اى کـه از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا مى شود, بگویند ماه را دیده ایم .
و همچنین است هر چیزى که بواسطه آن یقین یا اطمینان پیدا شود.
سـوم – دو مـرد عـادل بـگـویند که در شب ماه را دیده ایم , ولى اگرصفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند, اول ماه ثابت نمى شود.
چهارم – سى روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن اول ماه رمضان ثابت مى شود, و سى روز از اول رمضان بگذرد که بواسطه آن , اول ماه شوال ثابت مى شود.
مـسـالـه ۱۷۴۰
اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت مى شود مگر آنکه بداند که در حکم اشتباه شده , و چنانچه حاکم شرع بگوید دو عادل نزدمن به رؤیت هلال شهادت داده اند کافى است .
مـسـالـه ۱۷۴۱
اول ماه با پیشگوئى منجمین ثابت نمى شود, ولى اگر انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند, باید به آن عمل نماید.
مـسـالـه ۱۷۴۲
بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن , دلیل نمى شود که شب پیش , شب اول ماه بوده است , بلى اگر پیش از ظهر ماه دیده شود,آن روز اول ماه محسوب مى شود, و همچنین اگر ماه طوق داشته باشد معلوم مى شود که ماه در شب سابق بوده است .
مـسـالـه ۱۷۴۳
اگر اول ماه رمضان براى کسى ثابت نشود و روزه نگیرد, چنانچه بعد ثابت شود که شـب پـیش اول ماه بوده , باید روزه آن روز را قضا نماید, و چنانچه در اثناء روز ثابت شود باید بقیه روز را امساک کند و بعد از رمضان قضا نماید.
مـسـالـه ۱۷۴۴
اگر در شهرى اول ماه ثابت شود, در شهرهاى دیگر چه دور باشند چه نزدیک چه در افـق مـتحد باشند یا نه نیز ثابت مى شود در صورتى که در شب مشترک باشند ولو به اینکه اول شب یکى آخر شب دیگرى باشد.
مـسـالـه ۱۷۴۵
اول ماه به تلگراف ثابت نمى شود, مگر انسان بداند که تلگراف از روى شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگرى بوده که شرعامعتبر است .
مـسـالـه ۱۷۴۶
روزى را که انسان نمى داند آخر رمضان است یا اول شوال , باید روزه بگیرد, ولى اگر در اثناء روز بفهمد که اول شوال است باید افطار کند.
مـسـالـه ۱۷۴۷
اگر زندانى نتواند به ماه رمضان یقین کند, باید به گمان عمل نماید.
و اگر آن هـم مـمـکن نباشد, هر ماهى را که روزه بگیرد صحیح است , ولى باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته , دوباره یک ماه روزه بگیرد.
روزه هاى حرام و مکروه
مـسـالـه ۱۷۴۸
روزه عید فطر و قربان , صحیح نیست .
و نیز روزى را که انسان نمى داند آخر شعبان است یا اول رمضان , اگر به نیت اول رمضان روزه بگیرد صحیح نیست .
مـسـالـه ۱۷۴۹
اگر زن بواسطه گرفتن روزه مستحبى حق شوهرش از بین برود, روزه او باطل است ,واحتیاط واجب آن است که اگر حق شوهر هم از بین نرود,بدون اجازه او روزه مستحبى نگیرد.
مـسـالـه ۱۷۵۰
روزه مستحبى اولاد, اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود حرام است .
مـسـالـه ۱۷۵۱
اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبى بگیرد, و در بین روز پدر او را نهى کند, چنانچه مخالفت او موجب اذیتش باشد بایدافطار نماید.
مـسـالـه ۱۷۵۲
کسى که مى داند روزه براى او ضرر ندارد, اگرچه دکتر بگوید ضرر دارد, باید روزه بـگیرد, و کسى که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد, اگرچه دکتر بگوید ضرر ندارد, بـایـد روزه نـگیرد, و اگر روزه بگیرد صحیح نیست , و اگر شک کند روزه براى اوضرر دارد یا نه دکتر حاذق موثق بگوید ضرر دارد یا ندارد لازم است از قول او تبعیت کند.
مـسـالـه ۱۷۵۳
اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد, و از آن احتمال , ترس براى او پیدا شود,چنانچه احتمال او در نظر مردم بجاباشد,نباید روزه بگیرد,واگر روزه بگیرد صحیح نیست .
مـسـالـه ۱۷۵۴
کسى که عقیده اش این است که روزه براى او ضرر ندارد, اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه براى او ضرر داشته ,بنابر احتیاط واجب باید قضاى آن را بجا آورد.
مـسـالـه ۱۷۵۵
غیر از روزه هائى که گفته شد, روزه هاى حرام دیگرى هم هست که در کتابهاى مفصل گفته شده است .
مـسـالـه ۱۷۵۶
روزه روز عاشورا و روزى که انسان شک دارد روز عرفه است یا عید قربان مکروه است .
روزه هاى مستحب
مـسـالـه ۱۷۵۷
روزه تـمام روزهاى سال , غیر از روزهاى حرام و مکروه که گفته شد, مستحب است , و براى بعضى از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است :
۱- پـنـجـشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اولى که بعد از روز دهم ماه است , و اگر کسى آنها را بجا نیاورد, مستحب است قضا نماید,و چنانچه اصلا نتواند روزه بگیرد, مستحب است براى هر روز یک مد طعام یا ۶/۱۲ نخود نقره سکه دار به فقیر دهد.
۲- سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه .
۳- تمام ماه رجب و شعبان و بعضى از این دو ماه اگرچه یک روز باشد.
۴- روز عید نوروز.
۵- روز چهارم تا نهم شوال .
۶- روز بیست و پنجم و بیست ونهم ذى قعده .
۷- روز اول تـا روز نـهم ذى حجه ( روز عرفه ), ولى اگر بواسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه را بخواند روزه آن روز مکروه است .
۸- روز عید سعید غدیر ( ۱۸ ذى حجه ).
۹- روز مباهله (۲۴ ذى حجه ).
۱۰- روز اول و سوم و هفتم محرم .
۱۱- روز میلاد مسعود پیغمبر اکرم (ص ) ( ۱۷ ربیع الاول ).
۱۲- روز پـانـزدهم جمادى الاولى , و نیز مستحب است روز مبعث حضرت رسول اکرم (ص ) ( ۲۷ رجـب ) را روزه بـگیرد, و اگر کسى روزه مستحبى بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساند, بلکه اگـر بـرادر مـؤمـنـش او را به غذا دعوت کند مستحب است دعوت او را قبول کند, و دربین روز اگرچه بعد از ظهر باشد افطار نماید.
مواردى که مستحب است انسان از کارهائى که روزه را باطل مى کند خوددارى نماید
مـسـالـه ۱۷۵۸
براى پنج نفر مستحب است در ماه رمضان – اگرچه روزه نیستند – از کارى که روزه را باطل مى کند خوددارى نمایند: اول مـسـافـرى کـه در سفر کارى که روزه را باطل مى کند انجام داده باشد و پیش از ظهر به وطنش یا به جائى که مى خواهد ده روز بماندبرسد.
دوم مسافرى که بعد از ظهر به وطنش یا به جائى که مى خواهد ده روز در آنجا بماند برسد.
سوم مریضى که پیش از ظهر خوب شود و کارى که روزه را باطل مى کند, انجام داده باشد.
چهارم مریضى که بعد از ظهر خوب شود.
پنجم زنى که در بین روز از خون حیض یا نفاس پاک شود.
مـسـالـه ۱۷۵۹
مستحب است روزه دار نماز مغرب و عشا را پیش از افطار کردن بخواند.
ولى اگر کـسـى منتظر او است یا میل زیادى به غذادارد که نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند, بهتر است اول افطار کند, ولى به قدرى که ممکن است نماز را در وقت فضیلت آن بجا آورد
برگرفته از توضیح المسائل استاد الفقهاء والمجتهدین
میرزا جواد تبریزی (ره)